قضیه ،قضیه سیب و خدا و ایناس
|
05-19-2019, 04:44 PM
ارسال: #1
|
|||
|
|||
قضیه ،قضیه سیب و خدا و ایناس
سلام
احوال شما شنیدیم می گن با خدا باش و پادشاهی کن .بی خدا باش و هر چه خواهی کن. سوال : این یعنی چی داداش ؟ جواب : داستان حضرت یوسف رو شنیدیم .معروفه می گن : وقتی یوسف رو خواستن بندازن توی چاه خندید .گفت بیاریدش بیرون ببینیم چرا خندید ؟ گفت من گفتم 11 تا برادر دارم و کسی نمی تونه بگه بالای چشمت ابرو هست . نگو همین 11 تا برادر شدند بلای جونم قضیه ،قضیه سیب و خدا و ایناست . تا وقتی سيب با چوبِ بالای سیب متصل به درخته ، همه دارن تلاش می کنن کامل بشه باد طراوت می ده بهش. آب رشد می ده بهش. آفتاب باعث پختگی و کمال شدنش می شه اما وقتی از درخت جدا شد ، همون آب که رشدش می داد ، باعث گندیدگی می شه . همون باد که طراوت می داد ، باعث پلاسیدگی ش می شه . همون آفتاب که باعث پختگی ش می شد الان باعث پوسیدگی ش می شه . قصه انسان و خدا ، قصه سیب و درخته . آدم تا با خدا هست همه چیز در خدمت اون هست . ولی به محضی که از خدا جدا شد ،همه چی بر علیه اون می شه . نظر شما چیه احکام دختر و پسر
|
|||
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان