تالار گفتمان بشیران
خانواده‌ی بهاءالله در یک نگاه - نسخه‌ی قابل چاپ

+- تالار گفتمان بشیران (http://forum.bashiran.ir)
+-- انجمن: ادیان و مذاهب (/Forum-%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B0%D8%A7%D9%87%D8%A8)
+--- انجمن: مذاهب و فرق و ... (/Forum-%D9%85%D8%B0%D8%A7%D9%87%D8%A8-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%82-%D9%88)
+---- انجمن: بهائیت (/Forum-%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D8%AA)
+---- موضوع: خانواده‌ی بهاءالله در یک نگاه (/Thread-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%A1%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87)



خانواده‌ی بهاءالله در یک نگاه - hosein - 03-06-2019 05:29 PM

سلام

احوال شما

سوال : می شه خانواده‌ی بهاءالله رو در یک نگاه بگید ؟

جواب : بله

ردپای قدرت‌های استعماری در پیدایش جریان بهائیت، غیرقابل انکار هست.

بخاطر همین قسمتی از این ردپا را می‌توان در وابستگی قدیمی و گسترده‌ی اقوام مؤسس بهائیت، به استعمار دانست.

خونواده بهاء الله از این قراره که :

میرزا عباس نوری (پدر حسینعلی نوری)، منشی شاهزاده امام‌وردی (پسر دوازدهم فتحعلی شاه و رئیس گارد سلطنتی دربار) بود. امام وردی که در پناه دولت روس بود، دشمنی خاصی با قائم مقام فراهانی، پدر امیر کبیر داشت.(1)

میرزا محمد حسن نوری (برادر بزرگ پیامبرخوانده‌ی بهائیت) نیز، منشی سفارت روس بود و با اقتدار یافتن روس، منزلت شایانی پیدا کرد.(2)

میرزا مجید (شوهر خواهر پیامبرخوانده‌ی بهائیت) هم در خدمت سفیر روس، منشی‌گری می‌کرد و خانه‌ی او، از املاک نمایندگی روس بود.(3)

میرزا ابوالقاسم و میرزا عبدالله خان آهی (فرزندان خواهر پیامبرخوانده‌ی بهائیت)، نیز از منشیان سفارت روس بودند.(4)

میرزا یوسف (شوهر عمه‌ی پیامبرخوانده‌ی بهائیت) نیز، یکی از اتباع روس بود و با قنسول روسیه ارتباط داشت.(5)

این گستردگی ارتباط پیامبرخوانده‌ی بهائیت با استعمار ظالم و متجاوز روس موجب شد تا او، عنوان جاسوس این استعمار را در ایران به عهده گیرد و با دین‌سازی، به اختلاف ایرانیان بیافزاید تا موجبات تسلط هرچه بیشتر این استعمار را بر ایران فراهم کند.

بخاطر همین هنگام به راه انداختن آشوب و بلوا که به زندانی شدن او می‌انجامد، به اولین جایی که پناه می‌برد سفارت روس است.(6)

از این‌رو کمک‌های بی‌دریغ پادشاهی روس به پیامبرخوانده‌ی بهائیت، این جاسوس را بر آن داشت تا پس از رهایی از مخمصه، مستقیماً پادشاه روس را مورد خطاب قرار داده و از او تشکر نماید: «قَد نَصَرَنِی أحَد سُفَرائِکَ إذَا کُنتَ فِی السِّجن تَحتَ السّلاسِلَ و الأغلَال... (7)

ترجمه : (ای پادشاه روس!) یکی از سفرای تو، هنگامی که من در زندان و در زیر زنجیرها بودم، مرا یاری کرد...».

حال بد نیست که بهائیان با عقلی سلیم و بی‌طرف فکر کنن که به چه دلیلی پادشاهیِ استعماری و زیاده‌خواهی چون روس‌تزار می‌بایست بی هیچ مزد و منّت و منفعتی، کمک حال شورشیان دین‌ساز بابی و بهائی در ایران بشه؟


نظر شما چیه
-------------------------------------------------------
(1) ر.ک: فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران، ش 49، مقاله‌ی رضا قریبی و هوشنگ عالی‌نسب، ص 168.
(2) جمعی از نویسندگان، فرقه‌های انحرافی، ص 182.
(3)جمعی از نویسندگان، فرقه‌های انحرافی، ص 182.
(4) ر.ک: فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران، ش 49، مقاله‌ی رضا قریبی و هوشنگ عالی‌نسب، ص 162.
(5) جمعی از نویسندگان، فرقه‌های انحرافی، ص 182.
(6) ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، تاریخ نبیل زرندی، ص 562-561.
(7) شوقی افندی، قرن بدیع، ص 224.