تالار گفتمان بشیران
ماجرای تولد امام حسین (ع) - نسخه‌ی قابل چاپ

+- تالار گفتمان بشیران (http://forum.bashiran.ir)
+-- انجمن: معارف و اعتقادات (/Forum-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%AA)
+--- انجمن: اهل بیت علیهم السلام (/Forum-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)
+---- انجمن: امام حسین (ع) (/Forum-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9)
+---- موضوع: ماجرای تولد امام حسین (ع) (/Thread-%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9)



ماجرای تولد امام حسین (ع) - مدیر انجمن - 05-22-2015 10:15 PM

تولد امام حسين عليه السلام

شيخ طبرسى رحمة الله و ديگران به سند معتبر از امام رضا عليه السلام نقل كرده اند :
كه چون امام حسين عليه السلام متولد شد، رسول اكرم صلى الله عليه و آله به اسماء بنت عميس فرمود:
او را نزد من بياور .
اسماء گفت :
آن نوزاد مقدس را در جامه سفيدى پيچيده به محضر نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بردم ، حضرت او را گرفته در دامن قرار داد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت .
جبرئيل نازل شد و گفت :
خداى بزرگ سلام مى رساند و مى فرمايد:
چون على عليه السلام نسبت (1) به تو منزله هارون است نسبت به موسى پس او را به اسم پسر كوچك هارون نام گذار شبير است و چون لغت عربى است او را حسين نام گذار. (2)

پس پيامبر بزرگوار او را بوسه داد و گريست و فرمود:
تو را معصيتى بزرگ در پيش است پروردگار را لعنت كن قاتل او را.
فرمود :
اى اسماء اين خبر را به فاطمه مگو چون روز هفتم شد نبى اكرم فرمود:
فرزند مرا بياور، چون او را به نزد آن حضرت بردم گوسفندى براى امام حسين عليه السلام عقيقه كرد، يك ران قربانى را به قابله داد و سر نوزاد عزيزش را تراشيده و به وزن موى سرش نقره صدقه داد (3) پس او را در دامن خود قرار داد و فرمود:
اى اباعبدالله ، چه بسيار گران است بر من كشته شدن تو سپس نبى اكرم بسيار گريه مى كرد اسماء گفت :
پدر و مادرم فداى تو باد، اين چه گفتارى است كه در روز نخستين ولادت بر زبان جارى كردى و امر نيز فرمودى و گريه مى كنى ؟!
حضرت فرمود:
مى گويم بر اين فرزند دلبند خود كه گروهى ستمگر از بنى اميه او را خواهند كشت خدا نرساند به ايشان شفاعت مرا، خواهد كشت او را مردى كه رخنه در دين من خواهد كرد و به خداوند بزرگ كافر خواهد شد.

نبى اكرم صلى الله عليه و آله گفت :
خداوندا مى خواهم از تو در حق اين دو فرزندم آنچه خواست ابراهيم در حق ذريت خود خداوندا، تو دوست دار ايشان را و دوست دار، هر كه دوست مى دارد ايشان را و لعنت كن هر كه ايشان را دشمن دارد لعنتى چندان كه آسمان و زمين پر شود. (4)

1- امالى صدوق ، ص 82.
2- احقاق الحق ، ج 10، ص 490، عيون اخبار الرضا عليه السلام ، ج 2، ص 26.
3- مقتل خوارزمى ، ج 1 ص 88.
4- منتهى الامال ، ج 1، ص 206.