تالار گفتمان بشیران
داستان آخرین نماز امام حسین (ع) - نسخه‌ی قابل چاپ

+- تالار گفتمان بشیران (http://forum.bashiran.ir)
+-- انجمن: معارف و اعتقادات (/Forum-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%AA)
+--- انجمن: اهل بیت علیهم السلام (/Forum-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)
+---- انجمن: امام حسین (ع) (/Forum-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9)
+---- موضوع: داستان آخرین نماز امام حسین (ع) (/Thread-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9)



داستان آخرین نماز امام حسین (ع) - مدیر انجمن - 10-27-2015 08:10 PM

آخرين نماز امام حسين (ع)

ظهر عاشورا نزديك مي شد، سي نفر از اصحاب حسين عليه السّلام در جريان يك درگيري و تيراندازي كه بوسيله دشمن انجام گرفت به خاك و خون غلطيدند. بقيه در انتظار جانبازي لحظه شماري مي كردند و بي قراري مي نمودند.

ناگهان مردي از اصحاب اباعبدالله به نام ابو ثمامه صيد اوي ؛ متوجه شد كه ظهر شده است به خدمت امام عليه السّلام شتافت و عرض ‍ كرد:
يا ابا عبدالله ! وقت نماز فرا رسيده است و ما دلمان مي خواهد براي آخرين در زندگي ، نماز جماعتي با شما بخوانيم .

حضرت سر سوي آسمان برداشت و فرمود: ذَكَرْتَ الصَّلوةَ جَعَلَكَ اللّهُ مِنَ الْمُصَلّين ؛ نماز را ياد كردي ، خداوند تو را از نماز گزاران قرار دهد.

فرمود: از اين قوم بخواهيد تا دست از جنگ بردارند تا ما نماز گذاريم .

حصين بن تميم چون اين بشنيد فرياد برداشت كه نماز شما مقبول درگاه خدا نيست .

حبيب بن مظاهرعليه السّلام ا صداي بلند فرمود:

نماز پسر رسول خداصلّي اللّه عليه و آله قبول نمي شود و از تو قبول خواهد شد.

امام در همان ميدان جنگ به نماز ايستاد و اصحاب هم به آن حضرت اقتدا كردند.
(نمازي كه در اصطلاح فقه اسلامي نماز خوف ناميده مي شود يعني داراي دو ركعت به مانند نماز مسافر).

نيمي از ياران در مقابل دشمن ايستادند و نيمي به جماعت اقتدا كردند. نمازگزاران مي بايست يك ركعت از نماز را با امام بخوانند و ركعت ديگر را خود بجا آوردند تا زودتر پُست را از دوستان تحويل گرفته و آنها نيز فضيلت جماعت و نماز خواندن با حسين عليه السّلام را در يابند.

امام و يارانش از دشمن چندان دور نبودند و در حمله ناجوانمردانه اي كه دشمن انجام داد اصحابي كه خود را مقابل خصم سپر ساخته بودند مورد اصابت تيرهاي دشمن قرار گرفتند.

وقتي كه امام نمازش تمام شد يكي از رادمردان را در خاك و خون غلطان يافت . سعيد بن عبدالله حنفي بود. امام خودش را به بالين او رساند، سعيد تا متوجه شد كه آقا به بالينش آمده ، عرض كرد:
يا ابا عبدالله ! اوفيتُ؛ آيا من حق وفا را بجا آورده ام ؟ آري اين بود آخرين نماز اباعبدالله و ياران پاكبازش در ظهر عاشورا در سرزمين كربلا!!.