داستانی از بزرگواری امام حسین (ع) - نسخهی قابل چاپ +- تالار گفتمان بشیران (http://forum.bashiran.ir) +-- انجمن: معارف و اعتقادات (/Forum-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%AA) +--- انجمن: اهل بیت علیهم السلام (/Forum-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85) +---- انجمن: امام حسین (ع) (/Forum-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9) +---- موضوع: داستانی از بزرگواری امام حسین (ع) (/Thread-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9) |
داستانی از بزرگواری امام حسین (ع) - مدیر انجمن - 10-27-2015 09:28 PM بزرگواري امام حسين (ع)
روزي امام حسين (ع) از جائي عبور ميكرد ديد جواني به سگي غذا مي دهد، به او فرمود: به چه انگيزه اين گونه به سگ مهرباني مي كني ؟ او عرض كرد: من غمگين هستم ، مي خواهم با خشنود كردن اين حيوان غم و اندوه من مبدل به خشنودي گردد، اندوه من از اين رواست كه من غلام يك نفر يهودي هستم و مي خواهم از او جدا شوم . امام حسين (ع) با آن غلام نزد صاحب او كه يهودي بود آمدند، امام حسين (ع) دويست دينار به يهودي داد، تا غلام را خريداري كرده و آزاد سازد. يهودي گفت : اين غلام را به خاطر قدم مبارك شما كه به در خانه ما آمدي به شما بخشيدم و اين بوستان را نيز به غلام بخشيدم و آن پول مال خودتان باشد. امام حسين (ع) هماندم غلام را آزاد كرد و همه آن بوستان و پول را به او بخشيد وقتي كه همسر يهودي ، اين بزرگواري را از امام حسين (ع) ديد گفت : من مسلمان شدم و مهريه ام را به شوهرم بخشيدم و به دنبال او شوهرش گفت : من نيز مسلمان شدم و اين خانه ام را به همسرم بخشيدم داستان هاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)/ محمد محمدي اشتهاردي |