یوسف بخشید

[hosein]

سلام
احوال شما

سوال : ما که نمی تونیم خشم خودمون رو کنترل کنیم ،چی کار کنیم؟آیا ؟

جواب : می شه کنترل کرد . خیلی ساده هس

وقتی برادرای یوسف فهمیدن عزیز مصری که داره توی قحطی بهشون گندم می ده همون یوسفی هست که برادرشون هست و انداخته بودنش توی چاه ،

خدا توی سوره یوسف آیه 91 نقل کرده که گفتن :

كُنَّا لَخَاطِئِينَ

ترجمه : ما خطا كار بوديم

اما آیه بعدش خدا می فرماید :

قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

ترجمه : [يوسف] گفت امروز بر شما سرزنشى نيست‏ خدا شما را مى ‏آمرزد و او مهربانترين مهربانان است .


یعنی یوسف گفت :اتفاقی نیوفتاده. بی خیال . اصلا حرفش رو نزن .

تموم . اصلا ولش کن .

اما خب ! ته دلشون ناراحت بودن دیگه .

یوسف باز هم گفت : خدا مهربون هست و می بخشه

می خوام بگم : بعضی ها می گن : ما که نمی تونیم این جوری باشیم . بابا ! اون پیغمبر بود و یا امام بود و پیغمبر زاده بود مثلا و تونست این کار رو بکنه .

ما کجا و اون کجا .

جواب اینه که : نه داداش .ببینیم چی کار با یوسف کردند .با این وضع انداختنش توی چاه . با یه پول خیلی کم فروختنش و ...

اما وقتی فهمیدن که عزیز مصر یوسف هست و اونا اشتباه کردند و خطا کردند ، گفتند : ما خطا کار بودیم .

که همون لحظه یوسف می گه : توبیخی نیست .یعنی بی خیال . ولش کن گذشته رو .

توجه توجه

خیلی مهمه که یوسفی که برادراش این همه بلا سرش آوردن و حالا با پای خودشون اومدن توی قصر یوسف ، حالا یوسف هم بگه : آخ جون . الان تلافی اون کارتون رو سرتون در میارم تا بفهمید یه مَن ماست چقد کره می ده .

ولی نکرد این کار رو .

توی تفسیر نور جلد 6 صفحه 149 نوشته : وقتی پیامبر روز فتح مکه از مشرکین پرسیدن که : امروز نظر شما در مورد من چیه ؟

گفتن :خیره .تو برادر کریم ما هستی .

پیامبر فرمودند : امروز کلام من همان کلام یوسف است .

قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ .

یعنی بی خیال . برید .کار به کارتون ندارم.

ایشالا خدا کمکمون کنه و ما هم بتونیم مثل یوسف این همه گذشت داشته باشیم و همدیگه رو ببخشیم.

اگه اینا رو بدونیم شاید بتونیم راحت تر خشممون رو کنترل کنیم .

نظر شما چیه